کلمه جو
صفحه اصلی

ابراهیم خواص

فرهنگ فارسی

ابو اسحق بغدادی اصلا ایرانی و پدرش از مردم آمل بوده

لغت نامه دهخدا

ابراهیم خواص. [ اِ م ِ خ َوْ وا ] ( اِخ ) ابواسحاق بغدادی. اصلاً ایرانی و پدرش از مردم آمل بوده و چون تولد و پرورش ابراهیم در بغداد بود به بغدادی مشهور گشت. ابراهیم در آغاز عمر چندی بتحصیل پرداخت و پس از آن مایل بتصوف گشت و چنانکه لقب او دلالت دارد معاش خود را از بافتن بوریا و زنبیل و مانند آن میگذرانید ( خوص برگ درخت خرماست که در عربستان برای بافتن بادبیزن و سفره و زنبیل بکار میرود ) و پیوسته در سفر بوده و حکایاتی که از او نقل میکنند غالباً راجع بسیاحت یا حج است. او در بین عرفا شهرتی بسزادارد و در سال 291 هَ.ق. در طبریه درگذشته است.

دانشنامه عمومی

ابو اسحاق ابراهیم بن احمد بن اسماعیل خَوّاص (به معنای:فروشندهٔ برگ خرما) (؟ -۹۰۴م) (نسب: ابراهیم بن احمد بن اسماعیل) معروف به ابواسحاق بغدادی، اصلاً ایرانی و پدرش از مردم آمل بوده و چون تولد و پرورش ابراهیم در بغداد بود به بغدادی مشهور گشت و چون معاش خود را از بافتن بوریا و زنبیل می گذراند به خوّاص ملقب گردید؛ خواص، صوفی ایرانی در سدهٔ سوم هجری بود که بیشتر در عراق زیست. او را از مشایخ صوفیه در روزگار خود و از نزدیکان جنید بغدادی می دانند. خطیب بغدادی از او آثاری را نام می برد که امروزه در نیست. زادگاه او را بغداد دانسته و پدرش از آمل به بغداد آمده بود. خوّاص بیشتر اوقات را در سفر می گذراند، ولی سرانجام در ری اقامت گزید و در مسجد جامع آن شهر درگذشت و در برج طغرل به خاک سپرده شد. یوسف بن حسین رازی (از عرفای آن عصر) بدن او را غسل داد و او را زیر حصار طبرک به خاک سپردند. درگذشت او را بیشتر نگارندگان در ۲۹۱ق نوشته اند، و سال های دیگری که در بعضی از تذکره ها و طبقات ذکر شده با قول اکثریت مورخان و مؤلفان مخالف است.
احادیث و رساله ای دربارهٔ حج و زیارت و وکالت و عرفان
وی علاوه بر جنید و نوری یک چند نیز با ابوعبدالله مغربی همنشین بود. نسبت او را درطریقت به سری سقطی رسانده اند. دربارهٔ علت تغییر حال و انقلاب باطنی او نوشته اند که روزگاری با تلاش تمام در پی بدست آوردن علوم ظاهری بود تا آنکه وقتی در گذرگاهی به سالکی مجذوب برخورد که به او گفت: «تا چند تن و جان خویش در پی تحصیل علوم ظاهری رنجه می داری؟ یک چند به اکتساب معارف بکوش و طریق سیر وسلوک بپوی تا به بعضی از مقامات رسی که از حیطة تصویر و تقریر بیرون است». از جملهٔ مریدان وی ابوجعفر خلدی یا جعفر بن محمد خلدی و سیروانی مهین بوده اند. خوّاص از جملهٔ مشایخی بود که در مقام توکل سیر سلوک داشت و در این مقام بادیه های گوناگونی را بدون زاد و توشه در نوریده بود، اما هرگز سوزن و نخ و ظرف آب و مقراض را از خود دور نمی داشت، زیرا همراه داشتن آنها را لازمهٔ رعایت احکام شریعت از سوی سالک تلقی می کرد و با خود داشتن آنها را مغایر با توکل نمی دانست.
خواص در توکل آنچنان مقام والایی یافته بود که او را رئیس المتوکلین نامیده بودند. وی نیز همچون بسیاری از مشایخ صوفیه از خلفا و سلاطین و اموال آنان احتراز می نمود: زنی از زائل شدن صفای قلب خود نزد او شکایت برد. او در پاسخ گفت: آیا «شبِ مشعل» را به یاد می آوری؟ آن زن به خاطر آورد که وقتی مشغول رشتن نخ بوده، مشعل سلطان از آنجا عبور کرده و او در روشنایی آن مشعل نخی رشته و آن نخ را در بافتن لباسی به کار برده، سپس آن لباس را به تن کرده است. پس چون آن لباس را به اشارهٔ خوّاص از تن برون کرد و آن را صدقه داد، صفای قلب خویش بازیافت.
خواص «صاحب تصنیف در معاملات و حقایق» بوده است. خواجه عبدالله انصاری گفته که کتاب «اعتقاد» او را دیده است، و اشعاری نیز از او نقل کرده است. کلابادی او را در ردیف جنید بغدادی و احمدبن عیسی خرّاز در زمرهٔ کسانی که سبب انتشار علوم اشارات در تصوف شده اند، نام می برد. از تصانیف او امروز چیزی در دسترس نیست، و تنها از طریق آثار مؤلفین نخستین صوفیه سخنانی پراکنده از او به جای مانده است. در میان سخنان او تأکید بر لزوم رعایت شریعت، فراوان به چشم می خورد، تا آنجا که بر اساس آنچه که از هاتفی شنیده است هر معرفتی که همراه با شریعت نباشد در نظر او کفر است.

دانشنامه آزاد فارسی

ابراهیمِ خَوّاص ( ـ۲۹۱ق)
عارف ایرانی. اصلاً آملی بود و در سامره به دنیا آمد. گروهی او را از بزرگان طبقه دوم و گروهی دیگر از طبقه سوم می دانند. با جنید و ابوالحسین نوری مصاحبت داشت. هرچند هیچ گاه به شهرت آن دو نرسید، او را در تجرید و توکّل، یگانۀ زمان دانسته اند. تألیفاتی داشته و سخنان کوتاه حکمت آمیزی نیز از او نقل شده است. در اواخر عمر، در مسجد جامع ری منزل گرفت. آورده اند که هرگاه از مسجد خارج می شد با غسل جدید به آن جا بازمی گشت. ابوجعفر خلدی از مریدان اوست.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْراهیم ِ خَوّاص ، ابو اسحاق ابراهیم بن احمد بن اسماعیل (د ۲۹۱ق /۹۰۴م )، یکی از مشایخ صوفیه و از اقران جنید و نوری می باشد .
اصل وی از سرّ من رأی ( سامرا )
خطیب بغدادی ، احمد، ج۶، ص۷، تاریخ بغداد، بیروت ، دارالکتب العربیة.
گفته اند که شهرت ابراهیم به خواص (از خوص به معنی برگ خرما ) از این روی بوده که وی با بافتن و فروش آن زندگی می گذرانده است . خوّاص غالب اوقات را در سفر می گذرانید، ولی سرانجام در ری اقامت گزید.
وفات
وی در مسجد جامع ری وفات یافت . یوسف بن حسین رازی (از عرفای آن عصر) امر تغسیل او را عهده دار شد
ابن جوزی ، عبدالرحمان ، ج۴، ص۱۰۲، صفة الصفوة، بیروت ، ۱۳۹۹ق .
...


کلمات دیگر: