کلمه جو
صفحه اصلی

ابزارگرایی

دانشنامه عمومی

ابزارگرایی یا ابزارانگاری (Instrumentalism) در فلسفه علم دیدگاهی است که بر اساس آن یک نظریه علمی، یک ابزار مفید برای درک جهان محسوب می شود. یک مفهوم یا یک نظریه باید به واسطه اینکه چقدر مؤثر یک پدیده را شرح می دهد و پیش بینی می کند، ارزیابی شود، تا اینکه چقدر با دقت واقعیت عینی را توصیف می کند.
ابزارگرایی از مناظره میان ضدواقع گرایی و واقع گرایی فلسفی یا علمی دوری می کند. که شاید بهتر باشد آن را به عنوان غیر واقع گرایی توصیف کنیم. ابزارگرایی پایه های ارزیابی را از اینکه آیا پدیده های مشاهده شده در واقع وجود دارند یا نه، به سمت تحلیل اینکه آیا نتایج ارزیابی مطابق با پدیده مشاهده شده است یا خیر، منتقل کرد.

دانشنامه آزاد فارسی

ابزارْگرایی (instrumentalism)
نوعی عمل گرایی۱ (پراگماتیسم) که در فلسفۀ امریکایی، به همت جان دیویی۲ و همکارانش در دانشگاه شیکاگو پرورانده شد. در نظر ابزارگرایان، اندیشیدن، شیوه ای برای رویارویی با دشواری ها شمرده می شود. هدف های اندیشه عبارت اند از کسب تجربه ای وسیع تر و یافتن راهی موفقیت آمیز برای حل مسائل از این دیدگاه. بنابراین، عقاید و شناخت منحصراً فرآیندهای کارکردی۳ به شمار می روند؛ یعنی فقط از این لحاظ اهمیت دارند که ابزاری راهگشا در پیشرفت تجربه اند. تأکید واقع بینانه و تجربی ابزارگرایی تأثیر دامنه داری بر تفکر امریکایی داشته است. دیویی و پیروانش این نظریه را در عرصه هایی چون آموزش و پرورش و روان شناسی با توفیقی چشم گیر به کار بستند.


کلمات دیگر: