هنرور , هنرمند , هنرپيشه , صنعتگر , نقاش و هنرمند , موسيقيدان
فنان
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
صاحب فن، هنرمند، به معنی گورخرهم میگویند
گورخر که تگ و رفتار گوناگون دارد .
گورخر که تگ و رفتار گوناگون دارد .
لغت نامه دهخدا
فنان. [ ف َن ْ نا ] ( ع اِ )گورخر که تگ و رفتار گوناگون دارد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). حمارالوحش. ( فهرست مخزن الادویه ).
جدول کلمات
هنرمند
کلمات دیگر: