گوشت ربا
فارسی به انگلیسی
Kite or crow
لغت نامه دهخدا
گوشت ربا. [ رُ ] ( نف مرکب ) گوشت ربای. رباینده گوشت. || ( اِ مرکب ) غلیواج را گویند که زغن باشد و گوشت ربای هم گفته اند با تحتانی در آخر، و گویند یک سال نر و یک سال ماده می باشد، و بعضی شش ماه گفته اند. ( برهان ). زغن. ( فرهنگ اسدی ) ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ) ( صحاح الفرس ). غلیواج. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). غلیواژ. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). خاد. ( فرهنگ اسدی نخجوانی ) ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). حدا. ( تفلیسی ). اخاد. بند. پند. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). موش گیر. حِدَاءة. عکه. عقعق.در این بیت به این اسم زغن اشارتی هست :
غلیواج از چه میشوم است از آنکه گوشت برْباید
هما ایرامبارک شد که قوتش استخوان باشد.
غلیواج از چه میشوم است از آنکه گوشت برْباید
هما ایرامبارک شد که قوتش استخوان باشد.
عنصری ( از یادداشت مؤلف ).
|| قلابی که بدان گوشت از دیگ برآرند. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). گوشت آهنگ. گوشت آهنج.فرهنگ عمید
= زغن
زغن#NAME?
پیشنهاد کاربران
موش گیر. . . .
کلمات دیگر: