هیزم کش
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- برند. هیزم . ۲- کسی که درهیزم برای فروش می برد.
فرهنگ عمید
۱. کسی که هیزم برای فروش جمع می کند.
۲. کسی که هیزم برای سوزاندن می برد: میان دو کس جنگ چون آتش است / سخن چین بدبخت هیزم کش است (سعدی: ۱۷۲ ).
۲. کسی که هیزم برای سوزاندن می برد: میان دو کس جنگ چون آتش است / سخن چین بدبخت هیزم کش است (سعدی: ۱۷۲ ).
کلمات دیگر: