کلمه جو
صفحه اصلی

پای پس امدن

فرهنگ فارسی

( پای پس آمدن ) کنایه از گریختن و هزیمت شدن و کم آمدن از حریف خود باشد

لغت نامه دهخدا

( پای پس آمدن ) پای پس آمدن. [پ َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از گریختن و هزیمت شدن و کم آمدن از حریف خود باشد. ( تتمه برهان قاطع ).


کلمات دیگر: