کلمه جو
صفحه اصلی

ابلاع

فرهنگ فارسی

بگلو فرو برانیدن

لغت نامه دهخدا

ابلاع. [ اِ ] ( ع مص ) بگلو فروبرانیدن. چیزی را در حلق کسی فروبردن.


کلمات دیگر: