( مصدر ) ۱- پاک شدن طاهر شدن . ۲- بسر رسیدن مدت واجل برسیدن .
پاک گردیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پاک گردیدن. [ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) طاهر شدن. || برسیدن. بسررسیدن مدت و اَجَل :
چو میروک را پاک گردد هزار
برآرد پر از گردش روزگار.
چو میروک را پاک گردد هزار
برآرد پر از گردش روزگار.
عنصری.
کلمات دیگر: