صفحه اصلی
پای برجائی
بستن
لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
پای برجائی. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) رُسوخ. استواری. ثبات. پایداری. استقامت. ایستادگی. ثبات قدم.
کلمات دیگر: