گشاده ابرو کند خاطر کندتر
ابلد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ابلد. [ اَ ل َ ] ( ع ص ) گشاده ابرو. ( تاج المصادر بیهقی ). || کندخاطر. || مرد بزرگ جثه. مرد بزرگ خلقت. || ( ن تف ) کندتر. بلیدتر.
- امثال :
ابلد من ثور.
ابلد من سلحفاة.
- امثال :
ابلد من ثور.
ابلد من سلحفاة.
کلمات دیگر: