کلمه جو
صفحه اصلی

تاسایانیدن

لغت نامه دهخدا

تاسایانیدن. [ دَ ] ( مص ) تاسانیدن و خفه کردن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تاسانیدن شود.


کلمات دیگر: