کلمه جو
صفحه اصلی

پاک دینی

لغت نامه دهخدا

پاکدینی. ( حامص مرکب ) پاکی اعتقاد. پاک اعتقادی :
دلیری برزم اندرون زور دست
همان پاکدینی و یزدان پرست.
فردوسی.
خردمندی و پیش بینی بود
توانایی و پاکدینی بود.
فردوسی.
ای اصل نیکنامی ای اصل بردباری
ای اصل پاکدینی ای اصل پارسائی.
فرخی.

دانشنامه عمومی

«پاک دینی» نام جنبشی سیاسی-اجتماعی در تاریخ معاصر ایران بود که احمد کسروی آن را با هدف ساختن یک «هویت ایرانیِ سکولار» در جامعه ایران، بنیان گذاری کرد.
احمد کسروی کتاب ورجاوند بنیاد را به عنوان «بنیاد پاک دینی» معرفی می کرد.
کوتاه سخن، ارج در پاکدینی است. ارج در سخنان پرمغز اوست. اگر دنبال نیکوکاری هستیم بهترین آن، پاکدین راستین بودنست.
شما از چه می نالید؟!.. از دست که گله می کنید؟! سرچشمهٔ همهٔ گرفتاریهای شما در میان خودتانست. شما خود بدید که دچار بدی گردیده اید…

پیشنهاد کاربران

درستکاری



کلمات دیگر: