( پای در سنگ آمد••• ) پای در سنگ آمدن. [دَ س َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) پای بسنگ آمدن. پای بسنگ خوردن. برخوردن به مانعی سخت. نومید شدن :
به پیش صیت احسانت گه پیمودن عالم
صبا را پای در سنگ آمده ست از تنگ میدانی.
به پیش صیت احسانت گه پیمودن عالم
صبا را پای در سنگ آمده ست از تنگ میدانی.
ابوعلی حسین مروزی.