معبر
خواب گزاره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خواب گزاره. [ خوا / خا گ ُ رَ / رِ ] ( نف مرکب ) مُعبِّر :
تعبیر بدولت رود از خواب گزاره
چون روی تو در خواب همی بینند احرار.
تعبیر بدولت رود از خواب گزاره
چون روی تو در خواب همی بینند احرار.
منوچهری.
کلمات دیگر: