آبنوس یا درخت گردکان چوب جوز
شیزی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شیزی. ( اِ ) ( شاید از جوز و گوز ) نامی است که قدما به پیرو دهند. چوب گردو که از آن کاسه می ساختند و به چربی سیاه می کردند. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به پیرو شود.
شیزی. [ زا ] ( ع اِ ) شیز. چوبی سیاه درخشان که از آن طبق می سازند. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). به معانی شیز است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به شیز شود. || آبنوس. ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) ( از آنندراج ). || درخت گردکان. ( ناظم الاطباء ). چوب جوز. ( آنندراج ). رجوع به شیز شود.
شیزی. ( اِخ ) نام ناحیه ای به آذربایجان. ( یادداشت مؤلف ).
شیزی. [ زا ] ( ع اِ ) شیز. چوبی سیاه درخشان که از آن طبق می سازند. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). به معانی شیز است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به شیز شود. || آبنوس. ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) ( از آنندراج ). || درخت گردکان. ( ناظم الاطباء ). چوب جوز. ( آنندراج ). رجوع به شیز شود.
شیزی. ( اِخ ) نام ناحیه ای به آذربایجان. ( یادداشت مؤلف ).
شیزی . (اِ) (شاید از جوز و گوز) نامی است که قدما به پیرو دهند. چوب گردو که از آن کاسه می ساختند و به چربی سیاه می کردند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به پیرو شود.
شیزی . (اِخ ) نام ناحیه ای به آذربایجان . (یادداشت مؤلف ).
شیزی . [ زا ] (ع اِ) شیز. چوبی سیاه درخشان که از آن طبق می سازند. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). به معانی شیز است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به شیز شود. || آبنوس . (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (از آنندراج ). || درخت گردکان . (ناظم الاطباء). چوب جوز. (آنندراج ). رجوع به شیز شود.
دانشنامه عمومی
شی زی (به انگلیسی: Xie Zhi) (زادهٔ ۷ مارس ۱۹۸۷) شناگر اهل چین است.
فهرست شناگران رکورددار المپیک
فهرست رکوردهای جهانی شنا
فهرست شناگران رکورددار المپیک
فهرست رکوردهای جهانی شنا
wiki: شیزی
کلمات دیگر: