آنکه دندان کاواک و پوسیده دارد .
دندان کرو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دندان کرو. [ دَ ک َرْوْ ] ( ص مرکب ) آنکه دندان کاواک و پوسیده دارد. ( یادداشت مؤلف ) :
سزد که بگسلم از یار سیم دندان طَمْع
سزد که او نکند طَمْع پیر دندان کرو.
سزد که بگسلم از یار سیم دندان طَمْع
سزد که او نکند طَمْع پیر دندان کرو.
کسایی.
کلمات دیگر: