مرغی است آبی یا واحد شیق است .
شیقه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( شیقة ) شیقة. [ ق َ ] ( ع اِ ) مرغی است آبی. ( منتهی الارب ). مرغ آبی. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || واحد شیق است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). یکی شیق. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
شیقة. [ ق َ ] (ع اِ) مرغی است آبی . (منتهی الارب ). مرغ آبی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || واحد شیق است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یکی شیق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: