ریز ها و خرد های شیشه پار های شکسته شیشه
شیشه خرده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شیشه خرده. [ شی ش َ / ش ِ خ ُ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) ریزه ها و خرده های شیشه. پاره های شکسته شیشه. ( یادداشت مؤلف ).
- شیشه خرده داشتن جنس کسی ؛ بدجنس و مردم آزار و موذی بودن وی.
- شیشه خرده داشتن جنس کسی ؛ بدجنس و مردم آزار و موذی بودن وی.
کلمات دیگر: