خواب نبردن خواب از دست دادن
خواب گم کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خواب گم کردن. [ خوا / خا گ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خواب نبردن. خواب از دست دادن. بیخوابی کشیدن :
زلف او درشد بتاب و چشم من درشد به آب
چشم من گم کرد خواب و زلف او گم کرد سر.
زلف او درشد بتاب و چشم من درشد به آب
چشم من گم کرد خواب و زلف او گم کرد سر.
میرمعزی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: