مترادف حریص شدن : آزمندشدن، طمع ورزیدن، طماع شدن، زیاده طلب شدن، علاقه مند شدن، مشتاق شدن
حریص شدن
مترادف حریص شدن : آزمندشدن، طمع ورزیدن، طماع شدن، زیاده طلب شدن، علاقه مند شدن، مشتاق شدن
مترادف و متضاد
۱. آزمندشدن، طمع ورزیدن، طماع شدن، زیادهطلبشدن
۲. علاقهمند شدن، مشتاق شدن
فرهنگ فارسی
طماع سخت حریص شدن
لغت نامه دهخدا
حریص شدن. [ ح َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) هلع. ( ترجمان عادل ). الهاف. طزع. طمع. طماع. طماعیة. تطمع. لهج. ولع. فغم. اعالة. اعوال. تلهجم. خشر: هیع، هیعة؛ سخت حریص شدن. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر: