بنی هلالتیره ای از بنی عامر و از قبیله هوازن می باشند که در سال دهم هجرت درغزوه حنین به اسلام گرویدند و نسب آنان به هلال بن عامر بن صعصعه بن معاویه بن بکر بن هوازن بن منصور بن عکرمه بن خصفه بن قیس عیلان بن الناس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان می رسد. گستردگی جغرافیایی و فراوانی جمعیت آنان از الجزایر تا هندوستان گفته شده که این امر با توجه به ذات کوچرو بودن این عشیره نمی تواند امر غریبی باشد، روایت است.
در سال پنجم هجری جمعیّت عظیمی از قبایل بنی هلال و بنی سلیم به شمال آفریقا مهاجرت کردند. این مهاجرت گسترده که به توطئهٔ خلفای فاطمی مصر و قرامطه برای براندازی حکومت آمازیغ تبار زیریان در قیروان صورت گرفت منجر به براندازی حکومت زیریان و مهاجرت بربریان آمازیغ از سرزمین خود و تصرف این سرزمین ها توسط قبایل عرب بنی هلال و بنی سلیم و دیگر تیره های قبیله هوازن گردید. امروزه بسیاری از اهالی کشورهای شمال آفریقا چون لیبی و الجزایر و تونس و مغرب و موریتانی خود را از نسل عرب های بنی هلال می دانند. این مهاجرت که در تاریخ عرب به التغریبة الهلالیة مشهور شد اثری بزرگ بر ادبیات شفاهی و روائی مردمان عرب در سراسر جهان عرب امروزی داشت که سبب خلق حماسهٔ بنی هلال که شمال داستان دلاوری ها و اشعار دلاوران بنی هلال چون ابوزید هلالی و ذیاب بن غانم و غیره می باشد که در جریان این مهاجرت بزرگ و طولانی رخ داده اند گشت.
این عشیره در خوزستان «هلالات» نامیده می شود و از گستردگی وکثرت جمعت برخورداراست به طوری که درعشایر عرب خوزستان، مثالی رایج است که می گویند لوضاع اسمک گول اهلالی اگر بی تبار شده ای بگو من هلالی ام که یعنی باچنین ادعایی، آن شخص ازحمایت مالی، حیثیتی و تأمین معشیتی اقوام و قبایل عرب استان برخوردار میگرددو این مهم بیانگرحسن شهرت ومعروفیت این عشیره است.عشیره هلالات (بنی هلال) در ایران از ۱۳حموله (خاندان) تشکیل شده از جمله آلبوخاطر، ، آلبوجنام، سرحانیه، شنیط، موتورچی و، و خاندان اصلی آن – بیت صنگورهسته مرکزی این قبیله درایران است که شیوخ عشیره رسماً و الزاماً از آن ها تعیین و انتصاب می گردد، از جمله شیخ صنگور، شیخ علی الصنگور، شیخ حاج عبدالرسول که که حسن شهرت ونفوذآنان در بافت عشایری منطقه تأثیرگذار بوده اندعشیره هلالات ازستونهای عمده ایل محیسین اند که یکی از شش قبیله بزرگ خوزستان است و به دنبال اعلام استقلال قبایل عرب خوزستان چون آل کثیر و بنی طرف و نیز ضعف کعب البوناصر در نتیجه کشمکش های درونی، وقتی ناصرالدین شاه در سال ۱۲۷۴ حکومت خوزستان را به حاج جابرخان واگذار کرد و به او اختیار داد تا عشایر سرکش را مطیع کند. وی که مردی کاردان و ثروتمند بود، با طوایف معروف منطقه چون بنی هلال، البوفرحان و بغلان که همگی از ساکنین اولیه شهر خرمشهربودند این قبیله بزرگ را تشکیل داد (درسال های ۱۲۲۰ ه.ق) به تدریج سایر عشایر منطقه به آن پیوستند و بعدها پس از ابلاغ فرمان پادشاهی ایران به احتشام السلطنه– والی خوزستان - مبنی بر ایجاد گمرک وتشکیلات اداری بندر محمره بر روی شهرقدیمی بیان (خرمشهر فعلی) وی را درانجام این مهم یاری نموده و بارونق بندر و اسکله های احداثی موجبات توسعه و آبادانی خرمشهر گردیدند.شغل آن ها کشاورزی شامل کشت گندم، جو، پرورش خرما و دامپروری می بوده که برمبنای کوچ فصلی اتکا داشت؛ تداوم همزیستی و کوچ های فصلی ایل محیسین از یکسو و نزدیکی قبیله بزرگ باوی به مزارع گندم ایل محیسین و موقعیت مستحفظی آنان برای دام آنان نوعی اشتراک منافع را با قبیله بزرگ باوی در اهواز به وجود آورد به طوری که بعضی از خاندان این عشیره که تعداد قابل توجهی دام داشتند، در مواقع بازگشت به خرمشهر (محمره) بخش بزرگی از آن دام را به دست عشیره باوی سپرده و در مقابل نگهداری از دام ها از محصولات کشاورزی ایل منتفع می گردیدند کثرت این تعاملات وارتباط اجتماعی - عشایری میان باوی و عشایرهلالات وقوع مشارکت های مدنی و قرابت های سببی (ازدواج) را بدنیال داشته ومجموعه این عوامل روابط دو طایفه رااستحکام و وسعت بخشیده که کماکان نیزادامه داردخاستگاه اصلی این عشیره شهرستان خرمشهر در مناطقی ست بنام حیزان، دره و به ویژه معمره صنگور (یعنی جایی که توسط صنگور- نیای بزرگ این عشیره در ایران - آباد شده) البته پراکندگی و اسکان این عشیره در تمام بخش ها و مناطق خوزستان (ازآبادان تا رامهرمز و رامشیر و…)یافت می شود که مورد احترام و حسن اعتبار اکید دیگر عشایر و قبایل عرب منطقه می باشند.جزوات تحقیقی ناصر هلالی
پرچم (بیرق) عشیره ازمعدود پرچم های مرتفعی است که طول آن به سه متر می رسد، شکل پارچه سه ضلعی است که دارای زمینه سفید و رسم / کتابت آن قرمز است ونقش آن شامل یک ستاره، یک هلال و شمشیر علی«ذوالفقار» است، دو تن از شاعران شناخته شده عرب دراستان بنام های شیخ لایض و زائرشایع الحسن از این عشیره اند
در سال پنجم هجری جمعیّت عظیمی از قبایل بنی هلال و بنی سلیم به شمال آفریقا مهاجرت کردند. این مهاجرت گسترده که به توطئهٔ خلفای فاطمی مصر و قرامطه برای براندازی حکومت آمازیغ تبار زیریان در قیروان صورت گرفت منجر به براندازی حکومت زیریان و مهاجرت بربریان آمازیغ از سرزمین خود و تصرف این سرزمین ها توسط قبایل عرب بنی هلال و بنی سلیم و دیگر تیره های قبیله هوازن گردید. امروزه بسیاری از اهالی کشورهای شمال آفریقا چون لیبی و الجزایر و تونس و مغرب و موریتانی خود را از نسل عرب های بنی هلال می دانند. این مهاجرت که در تاریخ عرب به التغریبة الهلالیة مشهور شد اثری بزرگ بر ادبیات شفاهی و روائی مردمان عرب در سراسر جهان عرب امروزی داشت که سبب خلق حماسهٔ بنی هلال که شمال داستان دلاوری ها و اشعار دلاوران بنی هلال چون ابوزید هلالی و ذیاب بن غانم و غیره می باشد که در جریان این مهاجرت بزرگ و طولانی رخ داده اند گشت.
این عشیره در خوزستان «هلالات» نامیده می شود و از گستردگی وکثرت جمعت برخورداراست به طوری که درعشایر عرب خوزستان، مثالی رایج است که می گویند لوضاع اسمک گول اهلالی اگر بی تبار شده ای بگو من هلالی ام که یعنی باچنین ادعایی، آن شخص ازحمایت مالی، حیثیتی و تأمین معشیتی اقوام و قبایل عرب استان برخوردار میگرددو این مهم بیانگرحسن شهرت ومعروفیت این عشیره است.عشیره هلالات (بنی هلال) در ایران از ۱۳حموله (خاندان) تشکیل شده از جمله آلبوخاطر، ، آلبوجنام، سرحانیه، شنیط، موتورچی و، و خاندان اصلی آن – بیت صنگورهسته مرکزی این قبیله درایران است که شیوخ عشیره رسماً و الزاماً از آن ها تعیین و انتصاب می گردد، از جمله شیخ صنگور، شیخ علی الصنگور، شیخ حاج عبدالرسول که که حسن شهرت ونفوذآنان در بافت عشایری منطقه تأثیرگذار بوده اندعشیره هلالات ازستونهای عمده ایل محیسین اند که یکی از شش قبیله بزرگ خوزستان است و به دنبال اعلام استقلال قبایل عرب خوزستان چون آل کثیر و بنی طرف و نیز ضعف کعب البوناصر در نتیجه کشمکش های درونی، وقتی ناصرالدین شاه در سال ۱۲۷۴ حکومت خوزستان را به حاج جابرخان واگذار کرد و به او اختیار داد تا عشایر سرکش را مطیع کند. وی که مردی کاردان و ثروتمند بود، با طوایف معروف منطقه چون بنی هلال، البوفرحان و بغلان که همگی از ساکنین اولیه شهر خرمشهربودند این قبیله بزرگ را تشکیل داد (درسال های ۱۲۲۰ ه.ق) به تدریج سایر عشایر منطقه به آن پیوستند و بعدها پس از ابلاغ فرمان پادشاهی ایران به احتشام السلطنه– والی خوزستان - مبنی بر ایجاد گمرک وتشکیلات اداری بندر محمره بر روی شهرقدیمی بیان (خرمشهر فعلی) وی را درانجام این مهم یاری نموده و بارونق بندر و اسکله های احداثی موجبات توسعه و آبادانی خرمشهر گردیدند.شغل آن ها کشاورزی شامل کشت گندم، جو، پرورش خرما و دامپروری می بوده که برمبنای کوچ فصلی اتکا داشت؛ تداوم همزیستی و کوچ های فصلی ایل محیسین از یکسو و نزدیکی قبیله بزرگ باوی به مزارع گندم ایل محیسین و موقعیت مستحفظی آنان برای دام آنان نوعی اشتراک منافع را با قبیله بزرگ باوی در اهواز به وجود آورد به طوری که بعضی از خاندان این عشیره که تعداد قابل توجهی دام داشتند، در مواقع بازگشت به خرمشهر (محمره) بخش بزرگی از آن دام را به دست عشیره باوی سپرده و در مقابل نگهداری از دام ها از محصولات کشاورزی ایل منتفع می گردیدند کثرت این تعاملات وارتباط اجتماعی - عشایری میان باوی و عشایرهلالات وقوع مشارکت های مدنی و قرابت های سببی (ازدواج) را بدنیال داشته ومجموعه این عوامل روابط دو طایفه رااستحکام و وسعت بخشیده که کماکان نیزادامه داردخاستگاه اصلی این عشیره شهرستان خرمشهر در مناطقی ست بنام حیزان، دره و به ویژه معمره صنگور (یعنی جایی که توسط صنگور- نیای بزرگ این عشیره در ایران - آباد شده) البته پراکندگی و اسکان این عشیره در تمام بخش ها و مناطق خوزستان (ازآبادان تا رامهرمز و رامشیر و…)یافت می شود که مورد احترام و حسن اعتبار اکید دیگر عشایر و قبایل عرب منطقه می باشند.جزوات تحقیقی ناصر هلالی
پرچم (بیرق) عشیره ازمعدود پرچم های مرتفعی است که طول آن به سه متر می رسد، شکل پارچه سه ضلعی است که دارای زمینه سفید و رسم / کتابت آن قرمز است ونقش آن شامل یک ستاره، یک هلال و شمشیر علی«ذوالفقار» است، دو تن از شاعران شناخته شده عرب دراستان بنام های شیخ لایض و زائرشایع الحسن از این عشیره اند
wiki: مراکش است که در استان سیدی بنور واقع شده است. بنی هلال ۱۷٬۲۸۸ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای مراکش
فهرست شهرهای مراکش
wiki: بنی هلال (مراکش)