کلمه جو
صفحه اصلی

در نظر داشتن


برابر پارسی : به دیده داشتن، درنگر آوردن | در یاد داشتن

فارسی به انگلیسی

calculate, contemplate, intend, plan, propose, think


calculate, contemplate, intend, plan, propose, think, fix

فارسی به عربی

تصور , هدف


تصور , هدف، تامل

مترادف و متضاد

purpose (فعل)
قصد داشتن، در نظر داشتن

envisage (فعل)
انتظار داشتن، در نظر داشتن، روبرو شدن، در ذهن مجسم کردن

contemplate (فعل)
دیدن، تفکر کردن، اندیشیدن، در نظر داشتن

فرهنگ فارسی ساره

به دیده داشتن، درنگر آوردن


پیشنهاد کاربران

اراده داشتن

در سر داشتن


کلمات دیگر: