امیر سراج الدین عبدالوهاب تبریزی عالم، عارف، فقیه و شیخ الاسلام، در علوم ظاهر و باطن وحید روزگار بوده و از علمای برجسته شیعه در سده ۹ هجری قمری بود.
وصیةالی الولد.
وی جد شاخه ای از سادات طباطبایی آذربایجان است که به سادات عبدالوهابیه مشهورند. وی از نوادگان ابراهیم طباطبا است. گروهی از سادات از نسل ابراهیم طباطبا، به زواره اصفهان کوچ کردند. البته در این که کدام یک از اعقاب وی، اولین بار به ایران آمدند اختلاف است و در اکثر منابع تأکید شده است که احمد الرئیس الطائفه (به قولی ملقب به فتو ح الدین، به قولی ملقب به احمد الاکبر باصفهان، به قولی ملقب به احمد الشاعر و به قولی ملقب به ابن الخزاعیه) مدتی در اصفهان زندگی کرده و جد اعلای سادات طباطبایی ایران است، ولی در این شکی نیست که ابوعبدالله احمد الشاعر (به قولی احمدالاصفهانی و به قولی ملقب به فتوح الدین) ابن ابی جعفر محمد الاصغر در اصفهان زندگی می کرد.سیدعمادالدین (به قولی سیدعمادالدین علی، به قولی علی عمادالدین، به قولی سیدعماد و به قولی سیدعمادالدین کبیر) از نوادگان ابوعبدالله احمد الشاعر جد اعلای سادات طباطبایی آذربایجان است و امیرعبدالغفار پدر امیر عبدالوهاب تبریزی، از نوادگان وی، پایه گذار سلسله سادات طباطبایی آذربایجان است. وی، افزون بر توانایی در علوم عقلی و نقلی، در علوم غریبه نیز مهارت داشت. او از اصفهان به زواره رفته بود، پس از مدت ها سیر و سفر و دانش اندوزی، به دعوت اوزون حسن آق قویونلو، به آذربایجان رفت و در شهر تبریز اقامت گزید. اوزون حسن به دلیل توانایی های علمی و نفوذ اجتماعی و سیاسی امیرعبدالغفار، او را به امر قضاوت حکم داد و امیرعبدالغفار زمام امور دینی، شرعی و قضایی گسترده منطقه ای را در اختیار گرفت و از این راه، آموزه های قرآن و عترتِ پیامبر اسلام را گسترش داد.
امیر عبدالوهاب که تا آن زمان در سرقند بود پس از چندی از طرف پدرش به آذربایجان احضار شد و وقتی امیرعبدالوهاب به تبریز رسید، پدرش از دنیا رفته بود و این در سال ۸۷۷ هجری قمری اتفاق افتاد. امیرعبدالوهاب طباطبایی، در مدت زمام داری سلسله آق قویونلو و شاه اساعیل صفوی شیخ الاسلام بود. در سال ۹۲۰ هجری قمری پس از جنگ چالدران از طرف شاه اسماعیل به عنوان ایلچی نزد سلطان سلیم رفت و هر چند ابتدا سلطان سلیم مقدم وی و همراهانش را گرامی داشت ولی پس از چند روز که گزارش هایی مبنی بر نقش برجسته او در استقامت مردم تبریز و عدم اعتنایی او به نامه خودش را دریافت کرد، دستور داد تا ایشان را زندانی کنند و امیرعبدالوهاب در سال ۹۲۲ هجری قمری در زندان سلطان سلیم درگذشت و در جوار مقبره ابوایوب انصاری واقع در مسجد ایوب سلطان استانبول ترکیه دفن گردید.
امیرسراج الدین (به قولی نورالدین) عبدالوهاب تبریزی شیخ الاسلام ابن میرجلیل رفیع الدین امیرعبدالغفار شیخ الاسلام (به قولی شیخ الاسلام کبیر) ابن سیدعمادالدین امیر الحاج (به قولی امیرعمادالدین) ابن سیدفخرالدین حسن (به قولی حسن سیدفخرالدین) ابن امیرکمال الدین محمد (به قولی محمد کمال الدین) ابن امیرسیدحسن (به قولی سیدحسین) ابن سیدشهاب الدین علی (به قولی علی شهاب الدین) ابن سیدعمادالدین علی (به قولی علی عمادالدین) ابن سیداحمد (به قولی احمد) ابن سیدعمادالدین (به قولی سیدعمادالدین علی، به قولی علی عمادالدین، به قولی سیدعماد و به قولی سیدعمادالدین کبیر) ابن ابو الحسن (به قولی ابوالحسین و به قولی ابوطاهر) علی شاعر (به قولی علی اصفهانی، به قولی ملقب به شهاب، به قولی شهاب الدین، به قولی عمادالدین و به قولی عمادالدین علی) ابن ابی الحسن (به قولی ابوالحسین) محمد شاعر (به قولی محمداصفهانی و به قولی ملقب به ابن طباطبا) ابن ابوعبدالله احمد شاعر (به قولی احمداصفهانی و به قولی ملقب به فتوح الدین) ابن ابی جعفر محمد الاصغر (به قولی محمدالاکبر، به قولی ملقب به کوفی، به قولی ملقب به الاصغری، به قولی ملقب به ابن الخراعی و به قولی ملقب به ابن الخزاعیه) ابن اباعبدالله (به قولی ابوالعباد و به قولی ابی محمد) احمد رئیس الطائفه (به قولی ملقب به فتو ح الدین، به قولی ملقب به احمد الاکبر باصفهان، به قولی ملقب به احمد شاعر و به قولی ملقب به ابن الخزاعیه) ابن ابواسماعیل (به قولی ابواسحاق) ابراهیم طباطبا (به قولی ملقب به زین العابدین) ابن ابوابراهیم اسماعیل دیباج (به قولی ملقب به الاکبر الشریف الخلاص و به قولی ملقب به طباطبا) ابن ابا اسماعیل (به قولی اباالحسن و به قولی ابواسحاق) ابراهیم غمر ابن ابامحمد (به قولی ابوعبدالله) حسن مثنی ابن ابا محمد حسن مجتبی ابن علی ابن ابوطالب و ابن فاطمه بنت محمد.
وصیةالی الولد.
وی جد شاخه ای از سادات طباطبایی آذربایجان است که به سادات عبدالوهابیه مشهورند. وی از نوادگان ابراهیم طباطبا است. گروهی از سادات از نسل ابراهیم طباطبا، به زواره اصفهان کوچ کردند. البته در این که کدام یک از اعقاب وی، اولین بار به ایران آمدند اختلاف است و در اکثر منابع تأکید شده است که احمد الرئیس الطائفه (به قولی ملقب به فتو ح الدین، به قولی ملقب به احمد الاکبر باصفهان، به قولی ملقب به احمد الشاعر و به قولی ملقب به ابن الخزاعیه) مدتی در اصفهان زندگی کرده و جد اعلای سادات طباطبایی ایران است، ولی در این شکی نیست که ابوعبدالله احمد الشاعر (به قولی احمدالاصفهانی و به قولی ملقب به فتوح الدین) ابن ابی جعفر محمد الاصغر در اصفهان زندگی می کرد.سیدعمادالدین (به قولی سیدعمادالدین علی، به قولی علی عمادالدین، به قولی سیدعماد و به قولی سیدعمادالدین کبیر) از نوادگان ابوعبدالله احمد الشاعر جد اعلای سادات طباطبایی آذربایجان است و امیرعبدالغفار پدر امیر عبدالوهاب تبریزی، از نوادگان وی، پایه گذار سلسله سادات طباطبایی آذربایجان است. وی، افزون بر توانایی در علوم عقلی و نقلی، در علوم غریبه نیز مهارت داشت. او از اصفهان به زواره رفته بود، پس از مدت ها سیر و سفر و دانش اندوزی، به دعوت اوزون حسن آق قویونلو، به آذربایجان رفت و در شهر تبریز اقامت گزید. اوزون حسن به دلیل توانایی های علمی و نفوذ اجتماعی و سیاسی امیرعبدالغفار، او را به امر قضاوت حکم داد و امیرعبدالغفار زمام امور دینی، شرعی و قضایی گسترده منطقه ای را در اختیار گرفت و از این راه، آموزه های قرآن و عترتِ پیامبر اسلام را گسترش داد.
امیر عبدالوهاب که تا آن زمان در سرقند بود پس از چندی از طرف پدرش به آذربایجان احضار شد و وقتی امیرعبدالوهاب به تبریز رسید، پدرش از دنیا رفته بود و این در سال ۸۷۷ هجری قمری اتفاق افتاد. امیرعبدالوهاب طباطبایی، در مدت زمام داری سلسله آق قویونلو و شاه اساعیل صفوی شیخ الاسلام بود. در سال ۹۲۰ هجری قمری پس از جنگ چالدران از طرف شاه اسماعیل به عنوان ایلچی نزد سلطان سلیم رفت و هر چند ابتدا سلطان سلیم مقدم وی و همراهانش را گرامی داشت ولی پس از چند روز که گزارش هایی مبنی بر نقش برجسته او در استقامت مردم تبریز و عدم اعتنایی او به نامه خودش را دریافت کرد، دستور داد تا ایشان را زندانی کنند و امیرعبدالوهاب در سال ۹۲۲ هجری قمری در زندان سلطان سلیم درگذشت و در جوار مقبره ابوایوب انصاری واقع در مسجد ایوب سلطان استانبول ترکیه دفن گردید.
امیرسراج الدین (به قولی نورالدین) عبدالوهاب تبریزی شیخ الاسلام ابن میرجلیل رفیع الدین امیرعبدالغفار شیخ الاسلام (به قولی شیخ الاسلام کبیر) ابن سیدعمادالدین امیر الحاج (به قولی امیرعمادالدین) ابن سیدفخرالدین حسن (به قولی حسن سیدفخرالدین) ابن امیرکمال الدین محمد (به قولی محمد کمال الدین) ابن امیرسیدحسن (به قولی سیدحسین) ابن سیدشهاب الدین علی (به قولی علی شهاب الدین) ابن سیدعمادالدین علی (به قولی علی عمادالدین) ابن سیداحمد (به قولی احمد) ابن سیدعمادالدین (به قولی سیدعمادالدین علی، به قولی علی عمادالدین، به قولی سیدعماد و به قولی سیدعمادالدین کبیر) ابن ابو الحسن (به قولی ابوالحسین و به قولی ابوطاهر) علی شاعر (به قولی علی اصفهانی، به قولی ملقب به شهاب، به قولی شهاب الدین، به قولی عمادالدین و به قولی عمادالدین علی) ابن ابی الحسن (به قولی ابوالحسین) محمد شاعر (به قولی محمداصفهانی و به قولی ملقب به ابن طباطبا) ابن ابوعبدالله احمد شاعر (به قولی احمداصفهانی و به قولی ملقب به فتوح الدین) ابن ابی جعفر محمد الاصغر (به قولی محمدالاکبر، به قولی ملقب به کوفی، به قولی ملقب به الاصغری، به قولی ملقب به ابن الخراعی و به قولی ملقب به ابن الخزاعیه) ابن اباعبدالله (به قولی ابوالعباد و به قولی ابی محمد) احمد رئیس الطائفه (به قولی ملقب به فتو ح الدین، به قولی ملقب به احمد الاکبر باصفهان، به قولی ملقب به احمد شاعر و به قولی ملقب به ابن الخزاعیه) ابن ابواسماعیل (به قولی ابواسحاق) ابراهیم طباطبا (به قولی ملقب به زین العابدین) ابن ابوابراهیم اسماعیل دیباج (به قولی ملقب به الاکبر الشریف الخلاص و به قولی ملقب به طباطبا) ابن ابا اسماعیل (به قولی اباالحسن و به قولی ابواسحاق) ابراهیم غمر ابن ابامحمد (به قولی ابوعبدالله) حسن مثنی ابن ابا محمد حسن مجتبی ابن علی ابن ابوطالب و ابن فاطمه بنت محمد.
wiki: عبدالوهاب تبریزی