مترادف حق القدم : اجرت، پای رنج، پایمزد، حق الزحمه، دستمزد، مزد، ویزیت، حق المعاینه، حق المعالجه، دست رنج
حق القدم
مترادف حق القدم : اجرت، پای رنج، پایمزد، حق الزحمه، دستمزد، مزد، ویزیت، حق المعاینه، حق المعالجه، دست رنج
فارسی به انگلیسی
assistance, intercession
مترادف و متضاد
اجرت، پایرنج، پایمزد، حقالزحمه، دستمزد، مزد، ویزیت، حقالمعاینه، حقالمعالجه، دسترنج
فرهنگ فارسی
( اسم ) پایمزدی پای رنج : (( حق القدم طبیب .. ) )
مزد پا پایمزد مزد طبیب که بخانه آید مزد قاصد
مزد پا پایمزد مزد طبیب که بخانه آید مزد قاصد
لغت نامه دهخدا
حق القدم. [ ح َق ْ قُل ْ ق َدَ ] ( ع اِ مرکب ) پارنج. پایمزد. مزدپا. || مزد طبیب که بخانه آید. || مزد قاصد.
فرهنگ عمید
۱. پایمزد، پامزد، پارنج.
۲. پولی که برای عیادت بیمار به پزشک داده می شود.
۲. پولی که برای عیادت بیمار به پزشک داده می شود.
جدول کلمات
پایمزد, پا رنج
کلمات دیگر: