نوشانیدن کسی را شیر تنگ به آب آمیخته . یا آمیختن شیر را با آب .
تضویح
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تضویح. [ ت َض ْ ] ( ع مص ) نوشانیدن کسی را شیر تنک به آب آمیخته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آمیختن شیر را با آب. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تضییح شود.
کلمات دیگر: