کلمه جو
صفحه اصلی

تضرع کنان

فرهنگ فارسی

در حال تضرع

لغت نامه دهخدا

تضرع کنان. [ت َ ض َرْ رُ ک ُ ] ( ق مرکب ) در حال تضرع :
بدان تا ز باغ تو یابد بری
تضرع کنان هر کسی بر دری.
نظامی.
زبان آوران رفته از هر مکان
تضرع کنان پیش آن بی زبان.
( بوستان ).


کلمات دیگر: