کلمه جو
صفحه اصلی

برسکالیدن

لغت نامه دهخدا

برسکالیدن. [ ب َ س ِ دَ ] ( مص مرکب ) برسگالیدن. اندیشه کردن. رجوع به سگالیدن و سکالیدن شود.


کلمات دیگر: