کلمه جو
صفحه اصلی

چشم و چار


مترادف چشم و چار : بینایی، دید، چشم، دیده

فرهنگ فارسی

در تداول عامه گویند : چشم و چار درستی ندارد یا گریه با این چشم و چار تو متناسب نیست یا چشم و چارش بهم ریخته است .

لغت نامه دهخدا

چشم و چار. [ چ ِ م ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه گویند: چشم و چار درستی ندارد، گریه با این چشم و چار تو متناسب نیست ، چشم و چارش بهم ریخته است.

دانشنامه عمومی

[عا.] یه معنای چشم. «الآن دیگه چشم و چارم نمیبینه.» «اشک از چشم و چارم جاری بود.»



کلمات دیگر: