کلمه جو
صفحه اصلی

نهیو

فارسی به انگلیسی

fit

فرهنگ فارسی

( اسم ) نهیب

لغت نامه دهخدا

نهیو. [ ن ِ / ن َ هی وْ ] ( اِ ) نهیب. ترس. بیم. ( رشیدی ) ( از جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به نهیب شود :
چو ساربان شه نیمروز سر برکرد
به تختگاه افق خورد شاه شام نهیو.
آذری ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

= نهیب

نهیب#NAME?


واژه نامه بختیاریکا

( نِهیو ) نهیب؛ خروش؛ غریدن


کلمات دیگر: