نام ولایتی است وهره ظاهرا نام ناحیتی است مذکور در شاهنامه .
وهر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
وهر. [ وَ هََ ] ( ع اِمص ) افروختگی پرتو آفتاب بر زمین چنانکه اضطراب آن همچو بخار نمایان گردد. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
وهر. [ وَ ]( ع مص ) در کاری دشوار انداختن کسی را که راه رهایی ندارد. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
وهر. [ وَ ] ( اِخ ) نام ولایتی است. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). وهره. ظاهراً نام ناحیتی است مذکور در شاهنامه فردوسی :
چغانی و شکنی و چینی و وهر
از این کینه در دل ندارند بهر.
همه گنج داران گیرنده شهر.
وهر. [ وَ ]( ع مص ) در کاری دشوار انداختن کسی را که راه رهایی ندارد. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
وهر. [ وَ ] ( اِخ ) نام ولایتی است. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). وهره. ظاهراً نام ناحیتی است مذکور در شاهنامه فردوسی :
چغانی و شکنی و چینی و وهر
از این کینه در دل ندارند بهر.
فردوسی.
ز چین و ز سقلاب و از هند و وهرهمه گنج داران گیرنده شهر.
فردوسی.
وهر. [ وَ ] (اِخ ) نام ولایتی است . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). وهره . ظاهراً نام ناحیتی است مذکور در شاهنامه ٔ فردوسی :
چغانی و شکنی و چینی و وهر
از این کینه در دل ندارند بهر.
ز چین و ز سقلاب و از هند و وهر
همه گنج داران گیرنده شهر.
چغانی و شکنی و چینی و وهر
از این کینه در دل ندارند بهر.
فردوسی .
ز چین و ز سقلاب و از هند و وهر
همه گنج داران گیرنده شهر.
فردوسی .
وهر. [ وَ ](ع مص ) در کاری دشوار انداختن کسی را که راه رهایی ندارد. (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ).
وهر. [ وَ هََ ] (ع اِمص ) افروختگی پرتو آفتاب بر زمین چنانکه اضطراب آن همچو بخار نمایان گردد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
دانشنامه عمومی
وهر (راینلاند فالتس). وهر (به آلمانی: Wehr) یک شهر در آلمان است که در اهرویلر واقع شده است. وهر ۱٬۱۳۸ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان
فهرست شهرهای آلمان
wiki: واقی از توابع استان استان صَنعاء در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
الصنعانی، محمد بن یحیی بن عبدالله بن احمد، الیمانی. ، (اَلأنَباءَ عَن دُولةَ بَلقِیسَ وَ سَبأَ) ، منشورات دار الیمنیة للنشر والتوزیع، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۴ میلادی به (عربی).
جمعیت آن ( ۱۰۰) نفر (۱۳ خانوار) می باشد.
الصنعانی، محمد بن یحیی بن عبدالله بن احمد، الیمانی. ، (اَلأنَباءَ عَن دُولةَ بَلقِیسَ وَ سَبأَ) ، منشورات دار الیمنیة للنشر والتوزیع، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۴ میلادی به (عربی).
جمعیت آن ( ۱۰۰) نفر (۱۳ خانوار) می باشد.
wiki: وهر (روستا)
گویش مازنی
/veher/ باز شدن حصار دور مراتع یا باغ - سوراخ – درز – شکاف
۱باز شدن حصار دور مراتع یا باغ ۲سوراخ – درز – شکاف
واژه نامه بختیاریکا
( وِهِر ) خرفت؛ بی حافظه
کلمات دیگر: