مستن. [ م ُ ت َن ن ] ( ع ص )نعت فاعلی از استنان. رجوع به استنان شود. || ( اِ ) مستن الطریق ؛ آن قسمت از راه که واضح و هویدا باشد. ( از اقرب الموارد ). || مستن الحرور؛ محل جریان سراب یا محل سخت شدن گرمای آن. ( از اقرب الموارد ). || شیر بیشه. ( منتهی الارب ).
مستن
لغت نامه دهخدا
واژه نامه بختیاریکا
( مِستِن ) ادرار کردن
پیشنهاد کاربران
مِسْتَنْ :
صورت دیگری از مصدر میزیدن به معنای ادرار کردن است. و از این مصدر واژهٔ مِسْتِهْ به معنای ادرار درست می شود.
صورت دیگری از مصدر میزیدن به معنای ادرار کردن است. و از این مصدر واژهٔ مِسْتِهْ به معنای ادرار درست می شود.
کلمات دیگر: