کلمه جو
صفحه اصلی

کلوه

فرهنگ فارسی

جایی است در خاک زنگیان .شهری است . نام شهری است به زنگ

لغت نامه دهخدا

کلوه. [ ک ِل ْ وَ ] ( اِخ ) جایی است در خاک زنگیان. ( از معجم البلدان ). شهری است. ( منتهی الارب ). نام شهری است به زنگ. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

کلوة. [ ک ُل ْ وَ ] (ع اِ) گُرده ، لغتی است در کلیه به نزد اهل یمن . ج ، کلی ً. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). لغتی است در کلیه اهل یمن را، مثنای آن کلوتان است وج ، کلی و کلوات . (از اقرب الموارد). به لغت اهل یمن ، کلیه . گرده . قلوه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


دانشنامه عمومی

شهر کلوه (به آلمانی: Kleve) در ایالت نوردراین-وستفالن در کشور آلمان واقع شده است.

واژه نامه بختیاریکا

( کُلَوه ) کلاهک؛ پوسته نخستین میوه ها؛ کلاهک میوه بلوط؛ پوست گردو؛ قوزه
مِن کُلَوه بیدِن

پیشنهاد کاربران

کلوه با صدای وو به معنی مانند و شبیه در زبان مازندرانی است. مثل ماه کلوه به معنی مانند ماه
معنی دیگر کلوه با صدای وو در زبان مازندرانی، به معنی یه مشت از چیز جامدی که در مایع به هم فشرده شده است. مثل کشک کلوه به معنی یه مشت کشک که در محلول مایع با دست به هم فشرده شده و خارج شده است.


کلمات دیگر: