نیشتن. [ ت َ ] ( مص ) نوشتن. تحریر کردن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نبشتن شود.
نیشتن
لغت نامه دهخدا
گویش مازنی
/nishtan/ نشستن - نگذاشتن، مانع شدن
۱نشستن ۲نگذاشتن،مانع شدن
واژه نامه بختیاریکا
( نیَشتن ) دست نِیَر
( نِیَشتِن ) نگشتن؛ نگریِستِن؛ نگاه کردن
( نِیَشتِن ) نگشتن؛ نگریِستِن؛ نگاه کردن
کلمات دیگر: