چون درخت بن را با پسته پیوند کنند ثمر آن بزرگتر و لطیف تر و آن ثمر را کلخنگ نامند.
کلخنگ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کلخنگ. [ ] ( اِ )چون درخت بن را با پسته پیوند کنند ثمر آن بزرگتر ولطیف تر می شود و آن ثمر را کلخنگ نامند ( مخزن الادویه ذیل کلمه حبة خضراء، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
دانشنامه عمومی
میوه ای کوچک به اندازۀ دانه های گندم و سبزرنگ که در کوه ها و شیار سنگ ها رشد می کند مزه ای چرب مانند و کمی ترش دارد برای تقویت حافظه و مخلوط آن با چند گیاه دیگر برای سینه درد خوب است
واژه نامه بختیاریکا
( کِلخُنگ ) از گونه های درختان با میوه ای با همین نام
کلمات دیگر: