کلمه جو
صفحه اصلی

نهایی


مترادف نهایی : آخرین، پایانی، غایی، واپسین

متضاد نهایی : آغازین

برابر پارسی : پایانی، انجامین، فرجامین، کرانین

فارسی به انگلیسی

final, supreme, terminal, ultimate, capstone, eventual, latter

capstone, eventual, final, latter, supreme, terminal, ultimate


فارسی به عربی

نهائی

عربی به فارسی

اخرين , پاياني , نهايي , غايي , قطعي , قاطع


احتمالي , موکول بانجام شرطي , شرطي , مشروط , نهايي , اجل , اخر , غايي , بازپسين , دورترين


مترادف و متضاد

ultimatum (اسم)
نهایی، اتمام حجت، اخرین پیشنهاد

definitive (صفت)
قطعی، صریح، قاطع، نهایی، معین کننده

final (صفت)
قطعی، اخرین، قاطع، نهایی، غایی، پایانی

conclusive (صفت)
قطعی، قاطع، نهایی، غایی

terminal (صفت)
نهایی، پایانی، انتهایی، پایانه، واقع در نوک

ultimate (صفت)
نهایی، غایی، آخر، دورترین، بازپسین

telic (صفت)
نهایی، متضمن نتیجه غایی، دارای هدف نهایی

آخرین، پایانی، غایی، واپسین ≠ آغازین


فرهنگ فارسی

پایان و آخرچیزی
( صفت ) منسوب به نهایت : آخری آخرین .

← مرحلۀ نهایی


(صفت ) منسوب به نهائ ( پایان انجام ): آخری آخرین نهایی .

فرهنگ معین

(نَ ) (ص نسب . ) پایان ، آخر.

لغت نامه دهخدا

نهائی. [ ن ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به نهایت است به معنی پایانی. ( یادداشت مؤلف ). منسوب به نهاء [ : پایان ، انجام ]. آخری. آخرین. نهایی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

پایان و آخر چیزی.

فرهنگ فارسی ساره

کرانین، پایانی، فرجامینن، انجامین


فرهنگستان زبان و ادب

[ورزش] ← مرحلۀ نهایی

واژه نامه بختیاریکا

دیندا بُر

پیشنهاد کاربران

پایانی

Marginal


کلمات دیگر: