کلمه جو
صفحه اصلی

نوردن

فرهنگ فارسی

نوردیدن
۱- ( مصدر ) نوردیدن ۲- ( اسم ) .

فرهنگ معین

(نَ وَ دَ ) (مص م . ) نک . نوردیدن .

لغت نامه دهخدا

نوردن. [ ن َ وَ دَ ] ( مص )مخفف نوردیدن است به معنی پیچیدن و طی کردن. ( از برهان قاطع ) ( از آنندراج ). رجوع به نوردیدن شود. || ( اِ ) نورد. چوبی که آنچه از جامه بافته می شود بر آن پیچند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) :
زغونة دزد و نوردن نورد و شنش روان
هزاروپانصد باقی چنو دگر نبود.
سوزنی.

فرهنگ عمید

= نوردیدن

نوردیدن#NAME?


دانشنامه عمومی

نوردن (به هلندی: Noorden) یک منطقهٔ مسکونی در هلند است که در نیوکوپ واقع شده است. نوردن ۹۷۵ نفر جمعیت دارد.

واژه نامه بختیاریکا

( نَوُردِن ) نبردن؛ نرفتن؛ شباهت نداشتن. مثلاً تو وا حالوت نوُردی یعنی تو به داییت نرفتی


کلمات دیگر: