نوردن. [ ن َ وَ دَ ] ( مص )مخفف نوردیدن است به معنی پیچیدن و طی کردن. ( از برهان قاطع ) ( از آنندراج ). رجوع به نوردیدن شود. || ( اِ ) نورد. چوبی که آنچه از جامه بافته می شود بر آن پیچند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) :
زغونة دزد و نوردن نورد و شنش روان
هزاروپانصد باقی چنو دگر نبود.
سوزنی.