فاهمه جمع فهم ، �شناخت سراسر از حسها برمیخیزد، از آنجا به فهم میرود و به عقـل مـیانجامـد. � رجوع به فهم .
فاهمه
پیشنهاد کاربران
به نظر میرسد فاهمه به همان قوه تشخیص مربوط میشود چرا که در جملاتی کلمات فاهمه و تشخیص در کنار هم به عنوان مترادف آمده اند. مانند قوه تشخیص و فاهمه
قابل درک ولی بدون نیاز به تجربه شخصی یا آگاهی عملی و یا به تعبیر دیگر دانسته ذاتی و سرشتی نسبت به مسائل
فاهمه یعنی درک کردن حس درونی
قوای فاهمه مفاهیمی نظیر ( مکان زمان جوهر وجهیت. )
قوای فاهمه مفاهیمی نظیر ( مکان زمان جوهر وجهیت. )
کلمات دیگر: