کلمه جو
صفحه اصلی

عبدل اباد

فرهنگ فارسی

( عبدل آباد ) دهی است جزو دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین : واقع در ۱۴ کیلومتری راه عمومی : جلگه و معتدل : ۴۷٠ تن سکنه : قنات و چشمه سار: محصول غلات بنشن انگور جالیز : شغل زراعت گلیم بافی و جوراب بافی .
دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع در ۵۶ هزار گزی باختر نور آباد و ۳۲ هزار گزی باختر نور آباد به کرمانشاه واقع در جلگه و تپه ماهور هوای آن سردسیر و مالاریایی است آب آن از رودخانه کاویار و چشمه تامین میشود

لغت نامه دهخدا

( عبدل آباد ) عبدل آباد. [ ع َ دُ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جوپار بخش ماهان شهرستان کرمان. واقع در 14 هزارگزی باختر ماهان و 2 هزارگزی راه ماهان جوپار. آب آن از قنات حکیم آباد تأمین میشود و 30 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

عبدل آباد. [ ع َ دُ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش زرند شهرستان کرمان. واقع در 12هزار گزی شمال باختری زرند و 2هزار گزی خاور راه مالرو زرند - بافق و 46 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

عبدل آباد. [ع َ دُ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت. واقع در 37هزارگزی جنوب خاوری سبزواران و هفت هزارگزی راه عنبرآباد - سبزواران و 49 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

عبدل آباد. [ ع َ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه خاوری شهرستان رفسنجان ، واقع در هفت هزارگزی جنوب رفسنجان. کنار راه شوسه رفسنجان به کرمان. واقع در جلگه و هوای آن سردسیر است. 220 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات ، پسته و پنبه است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه آن شوسه میباشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

عبدل آباد. [ ع َ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لک بخش قروه شهرستان سنندج. واقع در 40هزارگزی شمال باختر قروه کنار رودخانه بایتمر. تپه ماهور و سردسیر است و 50 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه تأمین میشود. محصولاتش غلات ولبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. صنایع دستی زنان قالیچه ، جاجیم و گلیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

عبدل آباد. [ ع َ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مهران بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان. واقع در 33هزارگزی شمال باختر قصبه کبودرآهنگ ، کنار راه قافله روقدیم زنجان - همدان. ناحیه ای است واقع در دشت و سردسیر است. آب آن از قنات تأمین میشود و 140 تن سکنه دارد. محصولاتش غلات دیم و لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. صنایع دستی زنان قالی بافی است. در خشکسالی از طریق کبودرآهنگ و داس قلعه اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

عبدل آباد. [ ع َ دُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خسروشیرین بخش جغتای شهرستان سبزوار، واقع در 18هزارگزی شمال جغتای. ناحیه ای است واقع در جلگه. هوای آن معتدل است. 110 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات ، پنبه و زیره است و اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

عبدل آباد. عَبدُل آباد نام مکان های زیادی است:
عبدل آباد (مه ولات) روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان مه ولات در استان خراسان رضوی ایران.
عبدل آباد (ملکان) از روستاهای شهرستان ملکان در استان آذربایجان شرقی.
عبدل آباد (جغتای) روستایی از توابع بخش هلالی و در شهرستان جغتای استان خراسان رضوی
عبدل آباد (سلماس) روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی
عبدل آباد پایین روستایی است از توابع بخش جعفرآباد شهرستان قم در استان قم ایران.
عبدل آباد (بردسکن) روستایی است در شهرستان بردسکن.
عبدل آباد (آبیک)
عبدل آباد (بردسیر)
عبدل آباد (پاکدشت)
عبدل آباد (دلفان)
عبدل آباد (زاهدان)
عبدل آباد (سلسله)
عبدل آباد (طبس)
عبدل آباد (قروه)
عبدل آباد (قزوین)
عبدل آباد (کبودرآهنگ)
عبدل آباد (مشهد)
عبدل آباد (نظرآباد)
عبدل آباد (نیشابور)

پیشنهاد کاربران

نام اصلی وقدیمی این روستابراساس اسناد ومدارک
ثبتی عدل اباد میباشد ( این روستادقیقا ازتوابع بخش
مرکزی دهستان دولت اباد میباشدوهمجوار باروستاهای
دشتکوچ ودهشیخ سلطان عبدا. . میباشد )


کلمات دیگر: