کلمه جو
صفحه اصلی

گلوک

فرهنگ فارسی

کریستف ویلیبالد آهنگساز آلمانی ( و. ویدنوانگ ۱۷۱۴ - ف. ۱۷۸۷ م . ) . وی مصنف اپراهای بسیاریست مانند : [ ارفئوس ] [ ایفیژنی در تورید ) و [ آرمید ] . وی اپرا را بشیوه هیجان - انگیز و سادگی طبیعی در آورد و عظمت و جدی بودن پرشکوه و عالی سبک خود را نشان داد . گلوک مدت زیادی در پاریس زیست و از پشتیبانی ماری آنتوانت برخوردار شد .
کریستف ولیبالد آهنگساز آلمانی که ویدنوانگ متولد شد وی مصنف اپرای ارفه آلسست و . . . بود . او اپرا را بشیو. ساده و هیجان انگیز طبیعی در آورد .

لغت نامه دهخدا

گلوک . [ گ ِ ] (ص ) در تداول گناباد خراسان ، گل آلود. گویند: این آب گلوک است .


گلوک . [ گ ُ ] (اِ) نوعی ازحبوبات که گاو دشتی خورد. (از شعوری ج 2 ورق 320).


گلوک . [ گْلو / گ ِ ] (اِخ ) کریستف ویلیبالد (1714 - 1787 م .). آهنگساز آلمانی که در وایدنوانگ متولد شد. وی مصنف اپرای ارفه ، آلسست و... بود. او اپرا را بشیوه ٔ ساده و هیجان انگیز طبیعی درآورد. عظمت سبک خود را در زبردستی در انشاء مشخص کرد و مدتی را در فرانسه تحت حمایت ماری انتوانت بسر برد.


گلوک. [ گ ِ ] ( ص ) در تداول گناباد خراسان ، گل آلود. گویند: این آب گلوک است.

گلوک. [ گ ُ ] ( اِ ) نوعی ازحبوبات که گاو دشتی خورد. ( از شعوری ج 2 ورق 320 ).

گلوک. [ گْلو / گ ِ ] ( اِخ ) کریستف ویلیبالد ( 1714 - 1787 م. ). آهنگساز آلمانی که در وایدنوانگ متولد شد. وی مصنف اپرای ارفه ، آلسست و... بود. او اپرا را بشیوه ساده و هیجان انگیز طبیعی درآورد. عظمت سبک خود را در زبردستی در انشاء مشخص کرد و مدتی را در فرانسه تحت حمایت ماری انتوانت بسر برد.

دانشنامه عمومی

گِلُوْک:(gelouwk) در گویش گنابادی یعنی گل آلود


پیشنهاد کاربران

گل آلود در زبان ملکی گالی بشکرد


کلمات دیگر: