کلمه جو
صفحه اصلی

مونج

لغت نامه دهخدا

مونج. ( اِخ ) دهی است از دهستان زانوسرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 42هزارگزی جنوب نوشهر با 220 تن جمعیت. آب آن از چشمه و رودخانه و راه آن ماشین رو است. عده ای در زمستان برای تأمین معاش به کجور می روند و زغال وچوب تهیه می کنند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

دانشنامه عمومی

به معنی زنبور. مانند مونج زرد که معنی زنبور زرد میدهد.


در برخی از مناطق خراسان همچون کاشمر و دهستان رقه بشرویه، به زنبور مونج نیز می گویند.


نوعی زنبور


مختصات: ۳۶°۲۰′۲۵″ شمالی ۵۱°۳۳′۱۴″ شرقی / ۳۶٫۳۴۰۲۸°شمالی ۵۱٫۵۵۳۸۹°شرقی / 36.34028; 51.55389
مونج، روستایی است از توابع بخش کجور شهرستان نوشهر در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان زانوس رستاق قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۸ نفر (۹خانوار) بوده است.

گویش مازنی

از توابع زانوس رستاق کجور


/moonj/ از توابع زانوس رستاق کجور

پیشنهاد کاربران

ماده، مونث در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )


کلمات دیگر: