کلمه جو
صفحه اصلی

در طی

فارسی به انگلیسی

pending, when, during, in, in the course of, (enclosed) with


pending, when, during, in


course, pending, when, during, in

فارسی به عربی

اثناء


اثناء
بانتظار , فصل

مترادف و متضاد

course (اسم)
جریان، دوره، جهت، سمت، مسیر، روش، اصول، در طی، خط سیر، خط مشی، بخشی از غذا، اموزه، اموزگان

during (حرف اضافه)
سر، ظرف، فاصله، در طی، طی، هنگام، در مدت

pending (حرف اضافه)
در طی، در مدت

پیشنهاد کاربران

به هنگامِ . . . . . .

در طوله

در عرض . . . . .


کلمات دیگر: