کلمه جو
صفحه اصلی

در گیر کردن یا شدن

فارسی به عربی

تضمن

مترادف و متضاد

involve (فعل)
وارد کردن، گیر انداختن، پیچیدن، گرفتار کردن، مستلزم بودن، گرفتار شدن، پیچیده شدن، در گیر کردن یا شدن


کلمات دیگر: