مترادف سرتاپا : سراسر، تمام
سرتاپا
مترادف سرتاپا : سراسر، تمام
فارسی به انگلیسی
from head to foot, all over
فارسی به عربی
مِنْ (قمَِّ ) الرّأس إلی أخْمَصِ القدم (أو القَدَمَین )
مترادف و متضاد
سرتاسر، از سر تا پا، سر تا پا
سراسر
تمام
۱. سراسر
۲. تمام
لغت نامه دهخدا
سرتاپا. [ س َ ] ( اِ مرکب ، ق مرکب ) از سر تا پا. ( آنندراج ). از کله سر تا نوک پا :
تا نیاساید ز دوران آسمان چنبری
قد اعدای تو سرتاپای چون چنبر سزد.
کنم گر گوش داری بر تو روشن.
همه لطفی و سرتاپا جمالی.
تا نیاساید ز دوران آسمان چنبری
قد اعدای تو سرتاپای چون چنبر سزد.
سوزنی.
ز سرتاپای این دیرینه گلشن کنم گر گوش داری بر تو روشن.
نظامی.
نگویم قامتت زیباست یا چشم همه لطفی و سرتاپا جمالی.
سعدی.
فرهنگ عمید
۱. سراپا، از سر تا پا.
۲. (قید ) [مجاز] همه، همگی.
۲. (قید ) [مجاز] همه، همگی.
پیشنهاد کاربران
head to foot
در ترکی "باشدان آیاقا "
یک تیغ. [ ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب، ق مرکب ) سراپا. سراسر. گویند: یک تیغ سیاه است ؛ یعنی هیچ خال و خجک از رنگ دیگر ندارد. ( از یادداشت مؤلف ) . یکدست. یکسره. مطلق. ( فرهنگ لغات عامیانه ) . || متحد. متفق.
کلمات دیگر: