کلمه جو
صفحه اصلی

عمل اوری

فارسی به عربی

انتاج

مترادف و متضاد

production (اسم)
عمل، ساخت، محصول، استخراج، تولید، عمل اوری

فرهنگستان زبان و ادب

عمل آوری
{curing} [علوم و فنّاوری غذا، کشاورزی- علوم باغبانی] [علوم و فنّاوری غذا] فراوری مواد غذایی برای نگهداری و بهبود طعم و رنگ، مانند دودی کردن، خشک کردن، نمک سود کردن و شور انداختن [کشاورزی- علوم باغبانی] مجموعۀ کارهایی که برای نگهداری و عرضه بر روی محصول انجام...


کلمات دیگر: