کلمه جو
صفحه اصلی

سرپایی

فارسی به انگلیسی

flying, intended for indoor wear

intended for indoor wear, flying


slippers


flying


فارسی به عربی

صندل

مترادف و متضاد

sandal (اسم)
کفش راحتی، صندل، کفش بی رویه، سرپایی، درخت صندل

slippers (اسم)
سرپایی، دمپایی

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کفش راحتی . یا کفش سرپایی. ۲ - کسی که ایستاده به کار پردازد ( خانه شاگرد ) . ۳ - فاحشه روسپی . ۴ - جماعی که سر پا صورت گیرد . ۵ - جماع آرمش .

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص نسب . ) کفش راحتی .

لغت نامه دهخدا

سرپائی. [ س َ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) جماع و مباشرت. || فاحشه که به تشخیص وجه برای یک جماع آرند. ( آنندراج ). || بیمار سرپائی ؛ بیماری که با مراجعه به بیمارستان دارو میگیرد و نیازی به خوابیدن ندارد. مقابل بیماربستری. || خادمه غیر آشپز. خادمه ای که اطاقدار و آشپز و صندوقدار و انباردار نیست و فقط هر کار که پیش آید کند. مقابل آشپز. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. کفشی که در خانه به پا می کنند، دمپایی.
۲. (قید ) به صورت ایستاده.
۳. (صفت ) ویژگی بیماری که بدون بستری کردن مورد معالجه قرار می گیرد: بیمار سرپایی.
۴. (صفت ) ویژگی معالجه ای که بدون بستری کردن انجام می شود: معالجهٴ سرپایی.
۵. (صفت ) ویژگی قسمتی در بیمارستان که در آن، بدون بستری کردن معالجه صورت می گیرد: بخش سرپایی.
۶. (صفت ) ویژگی کسی که ایستاده کار کند و موقع کار نتواند بنشیند، مانند پیشخدمت، خانه شاگرد، و شاگرد پادو.
۷. [قدیمی] جماعی که سر پا صورت گیرد.
۸. (حاصل مصدر ) [قدیمی] زناکاری.
۹. (صفت ) [قدیمی] فاحشه.

گویش مازنی

/sar paayi/ دمپایی - گذری ۳پذیرایی کننده

۱دمپایی ۲گذری ۳پذیرایی کننده


واژه نامه بختیاریکا

( پ ) ؛ دمپایی

پیشنهاد کاربران

فاحشه. زن بدکار.

در زبان لری بختیاری به معنی
دمپایی

در گویش کرمانی ، کفش راحتی ، دمپایی


کلمات دیگر: