کلمه جو
صفحه اصلی

عمل سوار کردن

فارسی به عربی

( عمل سوار کردن (ماشین یا موتور ) ) تجمع

مترادف و متضاد

assemblage (اسم)
جمع اوری، اجتماع، انجمن، عمل سوار کردن، ماشین سواری


کلمات دیگر: