کلمه جو
صفحه اصلی

رگ و پی

فارسی به عربی

وتر

مترادف و متضاد

sinew (اسم)
وتر، پی، رباط، رگ و پی، تار و پود

nervation (اسم)
رگبرگ اذین، رگ و پی، اعصاب، ساختمان عصبی، شبکه عصبی


کلمات دیگر: