کلمه جو
صفحه اصلی

در تنگنا قرار دادن

فارسی به انگلیسی

restrict, straiten, outmaneuver, outmanoeuvre
bay

restrict, straiten


فارسی به عربی

سندویتش ، إرْباک

مترادف و متضاد

tree (فعل)
در تنگنا قرار دادن، درخت کاشتن، به درخت پناه بردن، بشکل درخت شدن

put to (فعل)
در تنگنا قرار دادن، بگروه شکارچی پیوستن

sandwich (فعل)
در تنگنا قرار دادن، ساندویچ درست کردن

واژه نامه بختیاریکا

بی رَه کِردِن


کلمات دیگر: