کلمه جو
صفحه اصلی

سرتکان دادن

فارسی به انگلیسی

nod

فارسی به عربی

ایماءة

مترادف و متضاد

bow (فعل)
خم شدن، تعظیم کردن، سرتکان دادن، خم کردن، خمیدن، سر فرود اوردن، خمیده شدن، سجود کردن

beck (فعل)
تعظیم کردن، سرتکان دادن

nod (فعل)
سرتکان دادن، با سر اشاره کردن

پیشنهاد کاربران

تایید کردن یا موافق بودن با سخنی


کلمات دیگر: