کلمه جو
صفحه اصلی

خواهر کش

فارسی به انگلیسی

sororicide

فارسی به عربی

قتل الاخ

مترادف و متضاد

fratricide (اسم)
برادرکشی، برادر کش، خواهر کش

فرهنگ فارسی

کشنده خواهر آنکه خواهر خود را کشد

لغت نامه دهخدا

خواهرکش. [ خوا / خا هََ ک ُ ] ( نف مرکب ) کشنده خواهر. آنکه خواهر خود را کشد. ( یادداشت مؤلف ).


کلمات دیگر: